فلسفه تعلیم و تربیت

ساخت وبلاگ
تصمیم گرفتم برای دکترا فلسفه تعلیم و تربیت بخونم. اما نمیدونم کی. کجا. چجوری. فقط میدونم اگه بازم بخوام ادبیات بخونم خودمو دار میزنم. خستگی و همه ی چیزا به کنار... مشکل جدی که با دکترا دارم اینه که نمیتونم خودمو وقف درس کنم و توی دکترا "باید" این کارو بکنم. نمیتونم، از باب نخواستن نیست. البته شایدم هست... مغز من برای کارهای خشک و ثابت ساخته نشده. از پژوهش و نقد بیزارم. از زمانی که یادم میاد از درس متنفر بودم و این تنفرم فقط گاهی کمرنگ شده. هیچوقت به بی تفاوتی یا علاقه تبدیل نشده. از کلاس دوم ابتدایی در مقابل تمرین نوشتن، درس خوندن، زیر بار چارچوب مدرسه رفتن مقاومت میکردم. توی ابتدایی با معلمم دعوا کردم. توی راهنمایی دعوا کردم. توی دبیرستان با آموزش و پرورش در افتادم. هیچوقت نمره و چیزای شبیه این برام مهم نبود. الان هم که دارم ارشد میخونم دارم با زجر پیش میرم. جزوه هام رو نگاه کنید. نقاشی. یادداشت. طرح داستان. توصیف فضای کلاس. لیست کلمه های ژاپنی که بلدم. خط خطی. جلسات اول ترم جزوه مینویسم ولی از هفته سوم و چهارم به بعد دفترم تبدیل میشه به هرچیزی غیر از جزوه درسی. نمیتونم خودمو وقف نوشتن پایان نامه ارشدم کنم و از الان تنم میلرزه... دکترا به درد من نمیخوره. منم به درد دکترا نمیخورم. ولی فکر میکنید اشتباه میکنم؟ دکترا فلسفه تعلیم و تربیت میخونم. وبلاگ طلسم شده ی من...
ما را در سایت وبلاگ طلسم شده ی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : likaa بازدید : 199 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 17:35