:| :|
خدایا... این دفعه انگار دستی دستی مارو فرستادی سونا!! پختیم!!! یه دو روز دیگه هم میذاشتی حال کنیم با این هوا! سه چهار روزه یه بادی میاد که تا جیگر سوخته ی آدمو خنک میکنه...
امروز رفتم رو سر پسردایی هام خراب شدم ازشون میکروفون بگیرم :)) بیچاره پسر دایی کوچیکه م کلاس مجازی دانشگاه داشت! منم دو تا میز اونورتر با صدای دوبلوریم داستان موچک و قورک و خرگوشک رو ده بار رکورد گرفتم... امیدوارم حلالم کنه! انقدر با میکروفن و فراز و فرود جمله ها ور رفتم تا یه چی آدمیزادی شد. گویندگی خیییییییییییییییلی سخته. این "خیلی" رو قد دو سه خط دیگه بکشید. خیلی! یه جمله رو به هزار شکل و با هزار تکیه میشه گفت. طبیعی گفتن و اینکه توی هر جمله چقدر انرژی بذاریم... خوبه یه دفعه یه کار narration خیلی ساده بهم دادن. میتونم یه ماه در مورد ریزه کاری های گویندگی واستون حرف بزنم :))
پلیز از این تنوع ها بازم باشه! دارم کپک میزنم!!!!
وبلاگ طلسم شده ی من...برچسب : نویسنده : likaa بازدید : 183