قلبم تاول زده.
از آن تاولهای چرکی که باد میکنند و درد میکنند و وقتی میترکند جایشان یک حفرهای بزرگ میماند.
در ویکیپدیا نوشته بود چنین بیماریای واقعاً وجود دارد. اندوکتریتین؟ اندوکتیرایتین؟ باید دوباره نگاه کنم.
Endocarditis
نباید عکسهایش را نگاه میکردم. وحشتناک بودند.
علت اصلی اندوکاردیتیس باکتریای است که وارد خون میشود و بعد روی بافت قلب جا خوش میکند و تبدیل به جوشهای چرکی بزرگ میشود.
اما حس تاولهایی که روی قلبم زده شبیه تاولی است که وقتی پنج ساله بودم، اتو روی دستم رفت و یک دایرهی بزرگ زرد متورم جای سوختگی درآمد. پر از آب زرد میانبافتی. اما حالا چون روی قلبم زده نمیتوانم آرام آرام با سوزن حرارت دیده بترکانمش.
چطور شد که تاول زد؟
سوال خوبی است.
نمیدانم.
یک روز که از خواب بیدار شدم احساس کردم قلبم داغ است. نه خیلی داغ، فقط کمی. به همان اندازهای که جای تاول را رویش حس میکنم. و احساس میکنم به رگها و دیوارههای قلبم فشار مختصری میآورد.
یکبار از بابا پرسیدم چرا وقتی اعضای داخلی بدنمان کار میکنند آنها را حس نمیکنیم؟ چرا حرکت غذایی که بلعیدهام را در معده و رودهام حس نمیکنم؟ چرا حرکت خون را در رگهایم حس نمیکنم؟ اصلا چرا دست من نیست؟ جوابش را یادم نمیآید. فقط یکجا یادم است که گفت تنها وقتی حسشان میکنیم که مشکلی پیش آمده باشد. فکر میکنم برای قلبم مشکلی پیش آمده. باکتری خاصی وارد خونم نشده... اما ظاهرا قلبم از چند ناحیه دچار سوختگی شده و تاول زده. نمیتوانم تاولها را بترکانم. چکار کنم؟ خودش خوب میشود؟ از کجا بفهمم خوب شده یا لازم است بترکانمش؟ تنها راهی که دارم این است که خودم را محکم بغل کنم. شاید به قلبم فشار بیاید و آنوقت به تاولها فشار بیاید و بترکند. بعد خوب میشوم. فردا. یا پس فردا.
برچسب : نویسنده : likaa بازدید : 180