نماینده

ساخت وبلاگ
فردا و پس فردا جشنواره ی کتابهای تصویری داستانیه و روز دومش گردهمایی استادها و دانشجوهای ادبیات کودک  کشوره. هر دانشگاه یه نماینده داره که صحبت میکنه و من افتخار این رو دارم که نماینده ی دانشگاه شیراز باشم. هم خوشحالم هم دلم میخواد از زیرش در برم. یه نفر دیگه انتخاب شده بود و از خیلی وقت پیش حرفش بود که من نماینده بشم و قبول نکرده بودم. تا دیروز هم نماینده یکی دیگه بود ولی امروز صبح استاد گفتن بهم زنگ بزنن... من میتونم خوب حرف بزنم. از این بابت نگران نیستم. اما نماینده ی یه جمعیت بودن کار سختیه چون نباید حرف خودت رو به زبون بیاری و هرچی بگی پای همه نوشته میشه. این مثل همون جشنواره ایه که دو سال پیش از شهرکرد پاشدم اومدم توش شرکت کردم و توی گردهماییش اجازه گرفتم و حرف زدم. یادمه انقدر هیجان زده شدم که بعدش فشارم زد بالا خون دماغ شدم. انقدر خون داشت میرفت ازم فکر کردم میمیرم. خلاصه... شاید بخاطر تجربه ی دو سال پیشه که خیلی هول نیستم.

دیگه اینکه تا الان 5 تا کتاب ادیت کردم و چهارتاش الان توی غرفه ی باژ توی نمایشگاهه: "یادمان" و "تولد دوباره" ترجمه صبا ایمانی و "انجمن نگهبانان" بخش اول و دوم ترجمه سمانه افشار حاتم. ولی کتاب مورد علاقه م که در دست چاپه و مال نشر ویداست "شعله در مه" ترجمه ی فائزه علیائیه. خیلی خوشحالم که توی چاپ همچین کتابی نقش داشتم. واقعاً دوستش داشتم. البته گند بزنن ارشاد رو که با سانسورهاش صحنه هارو ده برابر بدتر کرده ولی خب ماجرا توی ژاپنه و کلاً خوبه. دبیر مجموعه باژ پشت سر هم کار میفرسته و از فروردین بهش گفتم دست نگه داره و حالا ان شاءالله داوری کتابهامو تموم میکنم و امتحانای مترجمی زبانم رو میدم. چهارشنبه ها هم حوزه هنری هستم. از اول تیر دوباره غرق ویرایش میشم. دلم یه اتفاق هیجان انگیز میخواد.

راستی یه سیستم گیم خریدم و دارم لذت میبرم :دییی با عباس BlackSquad و TeamFortress 2 بازی میکنیم و گاهی لیگ میزنیم. ری اکشنم همچنان افتضاحه... شاید توی چند ماه آینده CounterStrike: GO رو خریدم.

وبلاگ طلسم شده ی من...
ما را در سایت وبلاگ طلسم شده ی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : likaa بازدید : 195 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 10:50