کافه نام

ساخت وبلاگ

جلسه تشکیل نشد. بانو بلواستار تماس گرفتن که بجاش دورهمی داریم و رفتیم کافه نام. طبقه پایینش کتابفروشی بود و بالاش کافه بود. چرا رفتیم اونجا؟ امروز بیست درصد تخفیف داشت :دی
امروز فقط دو نفر رو نمیشناختم. من بودم، بانو بلواستار، بانو سیاهپوش، جناب بلاد انجل، جناب کسرا، آقای محمد سوری که نمیدونم نام کاربری شون چیه، یه خانوم دیگه و یه آقای دیگه همراه جناب کسرا. برعکس دفعه ی قبل خوش گذشت! بچه ها در مورد چیزهایی حرف میزدن که ازشون سر در می آوردم :))) کاش میتونستم زود به زود بیام تهران! نمایشگاه خیلی یجوری بود... ولی کافه خوب بود :) اگه زود به زود بیام شاید کم کم یاد بگیرم حرف بزنم و بحث کنم.
شیرینی آوردم که البته هیشکی نخورد :)) ولی لطف کردن و گفتن مهمون مایی نوشیدنیت به حساب ما. رد موهیتوی منو حساب کردن. من و بانو بلواستار و دو نفر دیگه نوشیدنی خوردیم ولی بقیه سیب زمینی و سالاد و ساندویچ سفارش دادن. پنیر آب شده در شکل های مختلف بودن. به قول بانو بلواستار با دیدنشونم کلسترول آدم میرفت بالا :)) آخییییش... خوب بود! سمیه کرمی خیلی هوامو داشت. چقدر موجود نازنینیه. اگه نبود یه گوشه نشسته بودم حرف زدن بقیه رو نگاه کرده بودم. چرا بعضی وقتا زبون دارم و بعضی وقتا اصلاً ندارم؟ در مورد فیلم ترسناک حرف زدیم و گاردینز آو گلکسی و پیشنهاد بازی برای سمیه کرمی و گیم آو ترونز و جان کریستوفر و... از هرکدوم یه ذره ولی خیلی چسبید! خدایا بازم از این دورهمی ها با آدم های آشنا نصیب ما بگردان... الهی آمین!
امروز مطمئن شدم مهم ترین دلیل کند بودنم گوشه گیر بودنمه. باید بیشتر بحث کنم. ولی هیشکی نیست. یا با آدمای اطرافم کاملاً مخالفم و هیچ چیز common ای برای بحث کردن ندارم، یا باهاشون کاملاً موافقم. نمیشه راه افتاد با افراد فامیل بحث کرد... با دوستای صمیمی هم بحثی وجود نداره! به بودن توی همچین جمع هایی احتیاج دارم... من انقدر که رفتارم نشون میده خنگ و کند نیستم.


فردا ماجرای جدیدی در پیش است!

وبلاگ طلسم شده ی من...
ما را در سایت وبلاگ طلسم شده ی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : likaa بازدید : 183 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 21:18