چراغ جادو

ساخت وبلاگ
سه تا آرزوم تموم شد. من موندم و یه چراغ بدون غول. تنها کاری که غوله میتونه بکنه، گوش دادن به حرفای منه. نمیتونه از دستم خلاص بشه. این آرزوی یواشکی آخرم بود.

هر کدوم از آرزوهام کلی خرج رو دستم گذاشت. چند برابر هرکدوم پس دادم. بجای سه تا آرزو باید اسمشو میذاشتن سه تا چاله چوله. سه تا چاه. چاه نکن بهر کسی... آرزو کن و بذار غول چراغ برات چاه بکنه. اگه بلندپروازی کنی شاید چاله و چاه تبدیل به گودی یه رختخواب بشه. رختخواب ابدی. خواب راحت یه نعمت خیلی بزرگه. هر چی توی لوله ی چراغ فوت میکنم و حرف میزنم صداش در نمیاد. میدونم صدامو میشنوه و جوابمو نمیده. بالاخره خسته میشه. شب تا صبح براش قصه میخونم که خوابمون ببره...

وبلاگ طلسم شده ی من...
ما را در سایت وبلاگ طلسم شده ی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : likaa بازدید : 174 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 21:18