اما حالا نوبت بیرون آمدن از دنیای صورتی زیبا و خوشحال است. ابتدا موقع بیرون رفتن از خانه ناخن ها به «شال طلایی گرونه» گیر می کنند و با نخ کش شدن جانانه چند ناحیه وسط شال، به او بدرود حیات می گویند. بعد نوبت استفاده از گوشی می شود که تاچ آن حرارتی است و به لطف خدا، درازای ناخن ها نمی گذارد نوک انگشت ها به صفحه برسد. در صورت رسیدن، با ترق ترق ترق ترق ترق ترق ترق ترق ترق ترق ترق ترق ترق برخورد ناخن ها با صفحه همراه است. پس از گذشت چند ساعت، نامبرده متوجه می شود که سر و صورتش از چند ناحیه در حال خونریزی است. فکر که می کند، میبیند چند دقیقه پیش گوشه ابرویش و زیر چانه اش را خارانده است و کمی موهایش را از توی چشم هایش کنار زده و مرتب کرده است. حالا نوبت برگشتن به خانه و استفاده از آشپزخانه است. شستن ظرف ها؟ پاک کردن مرغ؟ خرد کردن سبزی؟ رنده کردن پیاز؟ جای نگرانی نیست. از آنجایی که احتیاط می کند، ناخن ها آسیبی نمی بینند. عوضش سه بند از دو انگشتش قطع می شوند. دختر است دیگر! دوست دارد ناخن هایش [به اندازه گراز] بلند باشد و لاک بزند.
پ.ن: ناخن گیرم نیست. آخرین بار، وقتی میرفتم عروسی ناخن هامو از ته گرفتم. مگه آدم دل درد داره آخه؟ میخواد چیکار؟ حالا دارم در به در دنبال ناخن گیرم میگردم. اینایی که میذارن ناخنشون چند سانت بلند بشه آیا بعدش دیگه از دست هاشون استفاده نمیکنن؟ آیا با افت کارایی مواجه نمیشن؟ آیا یهویی بی هوا Critical damage به خودشون وارد نمی کنن؟ آیا احساس نمی کنن وقتی ناخنشون به یه تکه لباس گیر میکنه روحشون خراشیده میشه و تعداد قابل توجهی از سلول های عصبیشون در جا میمیرن؟
موقع مانیکور کردن و سوهان کشیدن و این حرفا، چند مدل وجود داره. یکیش رسماً از اوناست که نوک ناخن مثلثی تیزه و Villian ها دارن و باهاش دل و روده آدم رو میکشن بیرون آش درست میکنن.
وبلاگ طلسم شده ی من...برچسب : گراز, نویسنده : likaa بازدید : 185