جنگا

انجمن علمی ریاضی و فیزیک یه سری میز برپا کرده بودن و روش انواع بازی هارو گذاشته بودن. اوتلو، جنگا، دومینو، تانگو، معماهای دوتا حلقه توی هم، روبیک، و... چیزای دیگه که یادم نمیاد. رفتیم سلف نهارمون رو خوردیم و برگشتنی، من گفتم بریم بازی! :دی همه ی بازی هارو قبل خونه ی فامیل (دختر عمه) یا جاهای مختلف امتحان کرده بودم و میدونستم توی اوتلو و تانگو افتضاحم. ولی از زمانی که شیش ساله بودم (دقیقاً تولد شیش سالگیم!) جنگا بازی میکردم. خیلی مقتدرانه رفتم گفتم میخوام بازی کنم. (حرفه ای هم نیستم الکی دارم گنده ش میکنم ‎:D) کسی که باهام بازی کرد بنده خدا معلوم بود امروز برای اولین بار با این بازی آشنا شده و هی میگفت داره عمداً خودشو میبازونه :)) و بدین ترتیب سه دور ازش بردم! یه دور هم دومینو بازی کردم (اینو دخترخاله م داشت و از وقتی خیییییلی کوچیک بودم بازی میکردم) و متاسفانه علیرغم انتظارم بازیدم ‎:P فردا شاید بازم برم بازی. خیلی کیف داد! بچه های انجمن علمی میگفتن اگه ببرید بهتون بستنی میدیم ولی از صبح نصف بیشتر بازی هارو باخته بودن :دی کسی که بازی هارو مدیریت میکرد بهش میخورد المپیادی باشه. فقط اون حرفه ای بود. ندیدم با کسی بازی کنه. راستی امشب هم ساعت هشت تو خوابگاه مسابقه ی تیمی جنگا برگزار میشه!

وبلاگ طلسم شده ی من...