قرآن

هیچوقت، یعنی هیچوقت هیچوقت، فکر نمی کردم قرآن رو مثل یه کتاب دست بگیرم بخونم. قرآن قرآنه. مال قرآن خوندنه. ولی شروع کردم به خوندن ترجمه ی انگلیسیش. انگار در یه دنیای جدید به روم وا شد. چطور تا حالا نفهمیده بودم قرآن انقدر محشره؟ چرا ترجمه ی فارسیش اینجوری نیست؟ همیشه توی کتابای دینی میگفتن یکی از معجزات قرآن هماهنگی و یکدست بودن سوره هاست با اینکه آیات مختلف توی زمان های متفاوت و پراکنده نازل شدن. خب... واقعیتش هیچوقت نفهمیدم چرا میگن یک پارچه س چون اولش مثلاً قصه ی یکی از پیامبرهاست و بعدش بیم آخرت و بهشت و جهنم بعد یه داستان متفاوت. الان که انگلیسیش رو میخونم همش به هم گره خورده. مفهومه. میفهممش و خوبه! چرا ترجمه ی فارسی رو اینجوری نکردن؟ تا حالا کلی از سوره ها رو با کیف خوندم. سوره ی شعرا واقعاً عالی بود. نمیدونم کی خوندن کلش رو تموم میکنم اما از خوشحالی و حیرت نمیدونم چیکار کنم! آها راستی نگفتم ترجمه ی کجاست. ترجمه ی صحیح بین المللیه. Sahih International.

وبلاگ طلسم شده ی من...